تعبیر یک رؤیا | روایت مادر مرزبانی که شهادت را از کودکی صدا می‌زد جادوگر دورریز‌ها | بانویی که از تکه‌پارچه‌ها هنری جهانی خلق کرد چطور در خانه رنگ موی طبیعی بسازیم؟ بوستان ریحانه | تجربه یک روز اختصاصی زنانه در قلب مشهد زنانی برای زندگی | روایت مادرانی که گره‌گشایی از همسایه‌ها را وظیفه خود می‌دانند موفقیت نهضت سوادآموزی در کاهش فاصله سطح سواد مردان و زنان صدور مجوز حضور هواداران زن در داربی ۱۰۶ بررسی چند راه حل برای پیشگیری از سنگ کلیه تالاسمی، بیماری خاموش اما قابل پیشگیری خراسان جنوبی، میزبان رویداد ملی «ره بانو» | حضور فعال زنان در عرصه‌های حقوقی، مسیر جهاد تبیین را هموارتر می‌سازد ضرورت دسترسی زنان به زیرساخت‌های دیجیتال در سراسر کشور بررسی دلایل ناکامی تیم ملی فوتسال زنان ایران در جام جهانی ۲۰۲۵ زنان نوآور، جامعه‌سازان بی‌ادعا بانوی ایرانی روی سکوی قهرمانی جهان| نخستین طلای بانوان کاراته ایران در رقابت‌های جهانی کسب شد از پشت چرخ خیاطی تا قلب یک تغییر فرهنگی ضرورت پیش بینی اصلاح شروط ضمن عقد در قانون
سرخط خبرها
جادوگر دورریز‌ها | بانویی که از تکه‌پارچه‌ها هنری جهانی خلق کرد

جادوگر دورریز‌ها | بانویی که از تکه‌پارچه‌ها هنری جهانی خلق کرد

  • کد خبر: ۳۷۶۴۸۹
  • ۱۱ آذر ۱۴۰۴ - ۰۹:۲۴
گلبهار حیاتی، زنی است که از دل جنگ، مهاجرت و سختی‌ها برخاست و با هنر «قطاعی»، دورریز‌ها را به آثاری جهانی تبدیل کرد؛ هنری که امروز برای زنان بسیاری نان‌رسان و امیدآفرین شده است.

به گزارش شهرآرانیوز، روی دیوار‌های آموزشگاهی در خیابان سناباد مشهد، هر تابلو شناسنامه‌ای دارد. از دور، آثار چندبعدی به‌نظر می‌رسند؛ زنده و پرتحرک. اما کمی نزدیک‌تر که می‌شوی، در می‌یابی این تصاویر با کلاژی از هزاران تکه پارچه ساخته شده‌اند. تابلوی «نگهبانان شب» رامبراند در این میان بیش از همه به چشم می‌آید؛ اثری که از یک‌میلیون و سیصدهزار قطعه ریز پارچه کنار هم ساخته شده و مخاطب را به عمق تصویر می‌برد. کمی آن‌سوتر، «طلوع خورشید» انعکاس گنبد حرم امام‌رضا (ع) را در حوضی که دیگر وجود ندارد نقش زده و «مسجد جامع خرمشهر» روایت ایستادگی یک بنا در میان ویرانی‌هاست.

اینها، همه حاصل دست‌های بانویی است که هنر «قطاعی» را به نام خود ثبت کرده؛ هنری که امروز در جهان بخشی از صنایع خلاق و اقتصاد هنر شناخته می‌شود و می‌تواند برای زنان، به‌ویژه سرپرستان خانوار، منبع درآمد باشد.

از آبادان تا مشهد؛ آغاز راهی ناخواسته، اما سرنوشت‌ساز

گلبهار حیاتی با ته‌لهجه جنوبی و بغضی کهنه از روز‌های آبادان می‌گوید؛ روز‌هایی که جنگ، عزیزانش را از او گرفت و او را به کوچ واداشت. «سال پنجاه‌وهشت تا روز قبل از سقوط خرمشهر آنجا بودیم. شانزده‌ساله بودم و پدرم در شرکت نفت کار می‌کرد. مجبور شدیم شهر را ترک کنیم و به شیراز و اصفهان رفتیم. جنگ زخم‌های زیادی روی دلم گذاشت. برادرم نابینا شد، دو دخترعمویم مفقود شدند و بسیاری از فامیل شهید شدند.»

در اصفهان با خانواده‌ای هنرمند آشنا شد؛ جایی که ازدواج کرد و قدم در مسیر تازه‌ای گذاشت. «دیپلم اقتصاد داشتم و می‌خواستم در بانک کار کنم. اما زندگی جور دیگری رقم خورد. حتی نمی‌توانستم یک خط صاف بکشم. وقتی می‌دیدم شاگردان همسرم درباره هنر صحبت می‌کنند و من نمی‌توانم حرفی بزنم، تصمیم گرفتم یاد بگیرم.» مخالفت همسر، مسئولیت دو کودک و مشغله خانه مانعش نشد. یادگیری را آغاز کرد و بعد‌ها با همسرش آموزشگاهی زیر نظر اداره ارشاد راه انداختند.

از پلاستیک‌های کارخانه تا پارچه‌های بازیافتی

مسیر خلاقانه حیاتی از زمانی جدی شد که تصمیم گرفت همیشه چند قدم جلوتر از دیگران باشد. «اولین کارم را با دانه‌های پلاستیکی کارخانه رنگ‌سازی شروع کردم. دنبال کاری بودم که کمتر کسی انجام داده باشد.» پاراوانی که با همین دانه‌های ریز ساخته بود، او را به نمایشگاه ملی یونسکو رساند. «یونسکو سه روز نمایشگاه اختصاصی برایم گذاشت. همان‌جا فهمیدم که این مواد با محیط زیست سازگار نیستند و باید سراغ پارچه بروم.»

این آگاهی آغاز تولد هنر جدیدش بود؛ هنری که بعد‌ها به «قطاعی پارچه» شهرت یافت.

جادوگری با پنس و قیچی

حیاتی با استفاده از دورریز‌های خیاط‌خانه‌ها، هنر قطاعی را توسعه داد و به جشنواره‌ها و نمایشگاه‌های بین‌المللی راه یافت. «به شانزده کشور دعوت شدم. در سال ۲۰۰۷ مادرید، تماشاگران می‌گفتند: این زن ایرانی با یک پنس جراحی، یک قیچی و چسبی که خودش می‌سازد، جادو می‌کند.» بسیاری از بازدیدکنندگان تصور دیگری از زن ایرانی داشتند و حیاتی می‌گوید: «من نشانشان دادم زن ایرانی توانمند و کارآفرین است.»

تابلویی با ۲۶ چهره از ۱۰۰ هزار تکه پارچه

یکی از افتخارات بزرگ او شرکت در مسابقات جهانی رامبراند بود. «تابلوی نگهبانان شب را با صد هزار تکه میلی‌متری پارچه ساختم؛ ۲۶ چهره متفاوت داشت. میان ۸۳۰۰ نفر از سراسر جهان، از ایران و آسیا انتخاب شد و چهار ماه در موزه سلطنتی هلند به نمایش درآمد.» او یادآوری می‌کند که اثر هنرمندی انگلیسی با جواهرات حتی به مرحله نهایی راه نیافت: «اما اثر من، چون از دورریز‌ها ساخته شده بود، به‌عنوان حافظ محیط زیست برگزیده شد.»

هنری که مادر و دختری شد

در کنار تمام این موفقیت‌ها، رابطه هنری مادر و دختر نیز بخشی از داستان است. نیلوفر، دختر گلبهار حیاتی، اکنون نگارگر و پژوهشگر دوره دکتری هنر است و سال‌ها مادرش را در جشنواره‌های جهانی همراهی کرده است. او به زبان‌های آلمانی، ایتالیایی و انگلیسی مسلط است و پژوهش‌هایش درباره «نفوذ فرهنگ ایرانی در کلیسا‌های کاتولیک و ارمنی» توجه دانشگاه‌های مختلف را جلب کرده است.

رنج جسمی، اما ایستادگی روحی

ساعت‌های طولانی کار، بهای سنگینی داشته است. «انگشتانم کج شده و دیسک گردن دارم. روزی هشت تا ده ساعت کار می‌کنم.» بااین‌حال، او ایستادگی را شرط اصلی مسیرش می‌داند: «کم آوردم، زمین خوردم، اما هر بار بلند شدم. سکون برای من یعنی مرگ.»

شکستن مرزها؛ کارآفرینی برای زنان

سال ۹۴، شرکت تعاونی «هنرمندان کارآفرین گلبهار» را تأسیس کرد؛ مجموعه‌ای که در حوزه صنایع خلاق، شرکت برتر ملی شناخته شد. هدفش روشن بود: ایجاد فرصت اقتصادی برای زنانی که می‌خواهند با هنر درآمد داشته باشند. «آموزش رایگان برای زنان کم‌برخوردار می‌گذاریم؛ به شرط اینکه بعد از دوره کار کنند. کار‌ها را در خانه می‌سازند و ما تضمینی خریداری می‌کنیم.»

او دوباره هنر‌های منسوخ نسل مادربزرگ‌ها را احیا کرده؛ از ابریشم‌بافی تا گلابتون‌دوزی و قیطون‌دوزی. «شاگرد ۷۰ ساله داشتم که مهاجرت کرد و همان هنر را منبع درآمدش کرد. همیشه گفته‌ام زن ایرانی اگر خودش را باور کند، می‌تواند کارآفرین برتر ملی شود.»

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.